loading...
نقطه سر خط ...
123 بازدید : 100 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد. مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت: «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟

»
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود. صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند: «ما نمی توانیم این را به تو بگوییم. چون تو یک راهب نیستی
»
   مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد. چند سال بعد ماشین همان مرد باز هم در مقابل همان صومعه خراب شد. راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند. آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود، شنید. صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: «ما نمی توانیم این را به تو بگوییم. چون تو یک راهب نیستی
»
این بار مرد گفت «بسیار خوب، بسیار خوب، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن آن فدا کنم. اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم این است که راهب باشم، من حاضرم. بگویید چگونه می توانم راهب بشوم؟
»
راهبان پاسخ دادند «تو باید به تمام نقاط کره زمین سفر کنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی زمین وجود دارد و همین طور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی وقتی تونستی پاسخ این دو سوال را بدهی تو یک راهب خواهی شد

مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و 45 سال بعد برگشت و در صومعه را زد. ‌مرد گفت:«من به تمام نقاط کرده زمین سفر کردم و عمر خودم را وقف کاری که از من خواسته بودید کردم. تعداد برگ های گیاه دنیا 371,145,236,284,232 عدد است. و 231,281,219,999,129,382 سنگ روی زمین وجود دارد
»
: «تبریک می گوییم. پاسخ های تو کاملا صحیح است. اکنون تو یک راهب هستی. ما اکنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیمراهبا پاسخ دادند:
رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یک در چوبی راهنمایی کرد و به مرد گفت: «صدا از پشت آن در بود
»
مرد دستگیره در را چرخاند ولی در قفل بود. مرد گفت: «ممکن است کلید این در را به من بدهید؟
»
راهب ها کلید را به او دادند و او در را باز کرد. پشت در چوبی یک در سنگی بود. مرد درخواست کرد تا کلید در سنگی را هم به او بدهند.پشت در سنگی هم دری از راهب ها کلید را به او دادند و او در سنگی را هم باز کرد.یاقوت
سرخ قرار داشت. او بازهم درخواست کلید کرد. پشت آن در نیز در دیگری از جنس یاقوت کبود قرار داشت. و همینطور پشت هر دری در دیگر از جنس زمرد سبز، نقره، یاقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت. در نهایت رئیس راهب ها گفت: «این کلید آخرین در است». مرد که از در های بی پایان خلاص شده بود قدری تسلی یافت. او قفل در را باز کرد. دستگیره را چرخاند و در را باز کرد. وقتی پشت در را دید و متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحیر شد. چیزی که او دید واقعا شگفت انگیز و باور نکردنی بود.

...

اما من نمی توانم بگویم او چه چیزی پشت در دید، چون شما راهب نیستید! . . . . .

...

123 بازدید : 111 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

آیا می‌دانید با هوش‌ترین زن دنیا 5 فوق‌لیسانس دارد و ضریب هوشی او 200 است و دنبال كار است؟

آیا می‌دانید اولین فردی كه در اروپا اقامت گرفت یك زن ایرانی بود و بعد مسأله اقامت خارجی‌ها مطرح شد.

آیا می‌دانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملكه الیزابت.

آیا می‌دانید ایرانیان در آمریكا فرهیخته‌ترین افرادجامعه امریكا هستند.

آیا می‌دانید رئیس كامپیوتر ناسا یك ایرانی است.

آیا می‌دانید حدود 250 ایرانی در ناسا محقق داریم.

آیا می‌دانید كورش كبیر بر جهان حكومت می‌كرد و به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود.

آیا می‌دانید سال 2001 در فرانسه سال ایران نام داشت.

آیا می‌دانید اگر 3 قاره آسیا و امریكا و آفریقا را به هم وصل كنیم ایران در مركز جهان است.

آیا می‌دانید انسان در سال 3000 قد متوسط 2 متر و 120 سال عمر و پوست قهوه‌ای خواهد داشت.

آیا می‌دانید وزن 1 قاشق چایخوری از سیاه چاله‌ها 2 میلیارد تن است؛ بله 2 میلیارد تن.

آیا می‌دانید یك سیاهچاله در كهكشان راه شیری است كه هر ثانیه 1000 بار دور خود می‌چرخد.

آیا می‌دانید ضریب هوشی انسان‌های معمولی بین 85 تا 105 است.

آیا می‌دانید هر تار موی انسان می‌تواند تا وزن 100 گرم رشد كند.

آیا می‌دانید بلندترین موی سر دنیا 6 متر است.

آیا می‌دانید چشم انسان معادل یك دوربین 135 مگاپیكسل است.

123 بازدید : 92 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

بَختَک حالت اختناق و سنگینی است که گاهی در خواب به انسان دست می‌دهد،رؤیای وحشتناک توأم با احساس خفقان و سنگینی بدن که انسان را از خواب می‌پراند.خفتک، خفتو، برفنجک، درفنجک و فرنجک و فدرنجک و برغفج و برخفج و خفج و فرهانج وکرنجو و سکاچه هم گفته شده به عربی کابوس می‌گویند.

عوام احساس سنگینی را که گاه اوقات بهشخصی که خوابیده دست می‌دهد به وسیله آن توجیه می‌کنند. پدیده پزشکی فلج خواب درواقع همان بختک است.

افسانه‌هاو باور عامیانه

بَختَک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی نامموجودي تخيلي است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیزبختک را با كابوس هم‌معنی دانسته‌اند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختکموجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان مسلط می‌شود و تمام بدن را در اختیارگرفته و قفل می‌کند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است. ترسی بدوندلیل وجود انسان را در بر می‌گیرد و انسان توان کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این ترسندارد.در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد می‌نشیند و تمام وجودانها را فلج می‌کند.شاید ترس انسان گرفتار این موجود نیزبدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس می‌کند ولی نمی‌تواند انرا ببیند.برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان نفوذ می‌کند و بدن را در اختیار می‌گیرد.اصطلاح «بختک روی زندگیش افتاده» نیزازین جا وارد ادبیات فارسی شده‌است.

بختک یا فرنجک، به عقیده عوام، کنیزاسکندر بود. هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آوردهبود منقار زد و آن را درید و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بی درنگ مشتی از آنآب را برداشته نوشید و اسکندر که سخت خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را بینداخت،و فرنجک از گِل، و به قولی از خمیر، بینی ئی برای خود ساخت.فرنجک که به سبب نوشیدن آن آب عمرجاودانه یافته‌است چون کسی را به پشت خفته ببیند بر سینه او می‌جهد. اگر در آن حالخفته بیدار شده چنگ در بینی او اندازد فرنجک از بیم آن که بینیش کنده شود گنجی ازگنجهای اسکندر را که می‌شناسد رشوت خواهد داد تا دست از بینیش بردارد. بختــک کهبه سبب همین افسانه بینی گلی، دماغ گلی و خمیری نیز خوانده می‌شود به عقیده عوامدر تاریکی و بخصوص زیر درخت‌ها و در جنگل‌ها و باغ‌ها می‌گردد. ظاهرأ این اعتقاداز ناآگاهی عوام به گاز کربنیکی که شب‌ها از گیاهان متصاعد می‌شود و کسی را که درجنـگل یا در زیر درخت خفته باشد به خفقان می‌افکند ناشی شده‌است.برخی افرادمعتقدند, در صورتی که بتوان گلو یا دماغ بختک را گرفت,می‌توان هر آرزویی کرد تا بختک آن رابرآورده کند

مکانسیمعلمی ایجاد پدیده

در طی خواب در مرحلهٔ حرکات سریع چشم (REM)،یعنی مرحله‌ای که فرد خواب (رویا) می‌بیند، مغز انتقال پیام‌های عصبی به سوی عضلاتاسکلتی (به استثنای عضله دیافراگم و عضلاتچشم) را متوقف می‌سازد، تا انسان رویاهای خود را برون ریزی نکند (یعنی مثلا وقتیدر خواب می‌بیند می‌دوید، از رختخواب بلند نشوید و شروع به دویدن نکنید).

هنگامی که شما قصد دارید از خواببیدار شوید، مغز مجدداً کنترل عضلات را به دست می‌گیرد. اما گاهی اوقات، قبل ازاینکه مغز کنترل عضلات اسکلتی را به دست گیرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند،انسان هوشیاری خود را باز می‌یابید که نتیجهٔ آن احساس ترس آور فلج بودن بدن خواهدبود.

نقطهٔ مقابل این عارضه زمانی است کهبرخی افراد هنگام دیدن رویا، دست‌ها و پاهای خود را تکان می‌دهند و یا در مواردشدید تر دچار خوابگردی(راه رفتن در حین خواب) می‌شوند.

123 بازدید : 120 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

باور کنید

باور کنید، نیروی آدمی بیکران است.

باور کنید، هیچ کاری از اراده ی آدمی خارج نیست.

باور کنید، که از عشق آفریده شده اید.

باور کنید،خدا هیچ گاه از بندگانش نا امید نمی شود.

باور کنید، که اکنون مهمترین لحظه است.

باور کنید، لایق بودن هستید.

باور کنید، روح شما قدرت صعود به ماوراء را دارد.

باور کنید، که شما هم می توانید.

و تمام باور های خود را باور کنید،

تا زندگی شما را باور کند!

123 بازدید : 141 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)
اولین کسی که به طور جدی در باره این مسئله مطالعه کرد رنه دکارت بود . قبل از دکارت کسانی مانند قطب الدین شیرازی یا تيودوريك در این باره تحقیق کرده بودند . دکارت با توجه به قوانین شکست همزمان ولی به طور جداگانه از اسنل ( بنیان گذار اصلی قوانین شکست و بازتاب ) به شرح رنگین کمان پرداخت و در سال 1637 نتایج خود را منتشر کرد .

اول از همه توجه كنيــد كـه قطـره هـاي آب در حـال سـقوط كروي شكل اند ، پس به سراغ نحوه برهــم كنـش يـك پرتـو نـور سـفيد ، بـا يـك كـره شـفاف مـي رويـم . اگر كمـي بـــا چگونگي شكل گيري رنگين كمان آشنا باشيد مي دانيــد كـه رنگين كمان اصلي را مجموعه پرتوهايي كه در مرز قطرهوا، دوبار شكسته و يك بــار بـاز تـابيده انـد، مـي سـازند و چـون ضريب شكست آب براي رنگهاي مختلف متفاوت است، نور سفيد در ضمن اين شكســت هـا بـه اجـزاي رنـگياش تجزيـه ميشود، اما نور خورشيد پيوسته است و در تمــام نقـاط رو بـه نور قطره با آن برخورد مي كند كه شرايط بازتاب و شكســت در هر يك از اين نقاط ، متفاوت است.

مثلا پرتو نوري كه راستاي آن از مركز قطره مي گذرد، بدون شكست وارد آن شده و در سوي ديگر باز تابيده مــي شـود و روي همان مسير ورودي بــه بـيرون بـر مـي گردد. بـه عبـارت ديگر پرتو به وسيله قطره 180 درجه تغيير جهت مي دهــد، در مقابل اگر پرتو نور مماس بر قطره به آن بتابد، مي توانيد ببينيد كه هنگام ورود به بيشـترين مـيزان ممكـن مـي شـكند و پرتـو خروجي با پرتو خروجــي بـا پرتـو ورودي زاويـه حـدود 165 درجه مي سازد، بررسي بيشتر نشان مي دهد كه در بين اين دو وضعيت حدي ، زاويه انحـراف زاويـه بيـن پرتـو خروجـي و ورودي از 180 درجه كاهش مي يابد بــه مقـدار كمينـه 138 درجه مي رسد و سپس دوباره تا 165 درجه بالا مــي رود، امـا چون در اطراف مقدار كمينه، تغيـير زاويـه كـم اسـت، بخـش بزرگي از نور فـرودي ، در حـول و حـوش ايـن زاويـه 138 درجه از قطره خارج مي شود. به عبــارت ديـگر ، شـدت نـور خروجي در تمام زوايا يكسان نيست و بيشتر نـور رنگينـي كـه از قطره بيرون مي رود، با جهت تابش خورشيد، زاويه حــدود 138 درجه يا معادل آن 42 درجه مي سازد. البته ايــن زاويـه، بستگي به رنگ پرتو دارد و بين 40 تا 42 درجه براي رنگهاي قرمز تا بنفش متفاوت است. بنابراين مي توان تصور كـرد كـه تنها در زواياي حــدود 42 درجـه ، پرتوهـاي رنـگي بـه طـور مؤثر از قطره خارج مي شوند.

حالا تصور شكل رنگين كمــان، كـار سـاده اي اسـت، فـرض كنيد در بعد از ظــهر ، خورشـيد در حـال تـابش و فضـا پـر از قطره هاي كروي آب است و شما هم پشت به خورشــيد و رو به شرق ايستاده ايد، در اين وضعيت نور رنــگي كـه بـه چشـم شما مي رسد، مجموعه نورهاي خـارج شـده از تمـام قطراتـي است كه خط واصل چشم شما و آنها با راستاي نور خورشيد، زاويه بين 40 و 42 درجه مي سازد.

مكان هندسي اين قطره ها مخروطي بــه رأس چشـم شماسـت كه نيم زاويه رأس آن حدود 42 درجه است. چيزي كه شما از رأس اين مخروطي مي بينيد مقطع آن است، يعني يك نوار دايره اي به پهناي زاويه اي بين 40 و 42 درجه كه رنگهاي قرمز تا بنفش را در خــود جـاي داده اسـت، البتـه
سطح افق، اين دايره را قطع مي كند و چون قطـرات آب تنـها در هـوا حضـور دارنـد، شـما تنـها كمـاني از يـــك دايــره را ميبينيد. اين كمان، وقتي پرتو خورشيد موازي با افـق اسـت، يعني هنگام غروب به بيشينه خــود مــي رسـد و بـه نيـم دايـره تبديل مي شود. البته در آســمان و مثـلا از درون هـواپيمـا در شرايط مساعد مي تـوان رنگيـن كمـان دايـره اي را هـم ديـد.

بيشتر اينجا

آنطرف رنگين کمان کجاست؟

وقتي در طول بارندگي فقط يك رنگين كمان مي بينيم در واقع چند رنگين كمان وجود دارد؟ پاسخ اين سؤال آنطور كه فكر مي كنيد ساده نيست! وقتي نور وارد يك قطره آب مي شود، در داخل قطره بازتاب كرده، و آنچه به چشم ما باز مي تابد رنگين كمان را تشكيل مي دهد. هر قطره باران، نوري را كه واردش مي شود در تمام جهات ممكن بازتابانده و مي شكند. اولين بار كه نور با قطره برخورد مي كند، يك پرتو كسري از آن نور بازتاب مي كند و و بقية آن در طول قطره حركت مي كنند تا به پشت قطره از سمت داخل برخورد كنند. دوباره، مقداري از نور شكت خورده و مقداري بازتاب مي كند. در هر برخورد با سطح سطح داخلي قطره، مقداري از نور باز مي تابد و در قطره مي ماند، و باقيماندة آن خارج مي شود. بنابراين پرتو هاي نور مي توانند بعد از يك، دو، سه بازتاب داخلي يا بيشتر از قطره خارج شوند.

وقتي شما دو رنگين كمان مي بينيد، اولين يا اصلي ترين كمان در زاوية 42 درجه، با نور قرمز در بيرون و نور بنفش در داخل به طور واضح ديده مي شود. كماان دوم هميشه كم رنگ تر بوده و بواسطة بازتاب دوم با رنگهاي معكوس (بنفش در بيرون و قرمز در درون) در زاوية 51 تشكيل مي شود. اسحاق نيوتن يك معادله رياضي بر حسب اندازه زاوية رنگين كمانها بعد از بازتاب N اُمِ داخل قطره بدست آورد. او معتقد بود كه در بازتاب سوم نور كافي وجود ندارد كه در واقع شخص آنرا ببيند، از اينرو هرگز مسئله را براي 3=N حل نكرد. ادموند هالي، بعد از نامگذاري ستارة دنباله دار هالي، محاسبات را بر دوش گرفت و كشف كرد كه سومين رنگين كمان در زاوية 40 درجه و 20 ثانيه تشكيل مي شود، و شگفت زده شد. اين رنگين كمان نبايستي در مقابل خورشيد تشكيل شود بلكه دور تا دور خورشيد تشكيل مي شود! دو هزار سال بود كه بشر به اشتباه در طرف ديگر آسمان در جستجوي اين كمان بود.

تعداد صفحات : 37

درباره ما
نوسان!!!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 185
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 70
  • بازدید سال : 1,454
  • بازدید کلی : 31,359
  • کدهای اختصاصی