اروپا : يه زن مي گيرن ، يه دوست دختر دارن ، زنشونو بيشتر دوست دارن .
امريكا : يه زن دارن ، سه تا دوست دختر دارن ، دوستاشونو بيشتر دوست دارن .
ايران : چهار تا زن دارن ، يه دوست دختر دارن ، ننشونو بيشتر دوست دارن .
اروپا : يه زن مي گيرن ، يه دوست دختر دارن ، زنشونو بيشتر دوست دارن .
امريكا : يه زن دارن ، سه تا دوست دختر دارن ، دوستاشونو بيشتر دوست دارن .
ايران : چهار تا زن دارن ، يه دوست دختر دارن ، ننشونو بيشتر دوست دارن .
تورا چه می شود که دردل هیچ کس جایی نداری...
من ازاین همه تنهایی و غربت تو درشگفتم!
تاآمدی به کسی امیدوارشوی روزگار با حسادتی باورنکردنی اورا از تو گرفت.
خدایاکرمت رو شکر
به من نگو که این بار هم قسمت نبود...
خودم می دانم قسمت دل من تنهایی و غربت است.
فقط همین...
مزايای ازدواج ....البته قبلش!!!
بعد از ازدواج :سحر خیز شدن بیدار شدن زودتر از خورشید
قبل از ازدواج :خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج :معتبر شدن رفتن به حیاط با اجازه
قبل از ازدواج :رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج :تقویت معده خوردن غذا های سوخته با منت
قبل از ازدواج :خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج :ورزیده شدن كار كردن در شرایط سخت
قبل از ازدواج :استراحت مطلق بی جر بحث
بعد از ازدواج :صله رحم سر زدن به فامیل خانوم
قبل از ازدواج : دیدوبازدید از اماكن تفریحی
بعد از ازدواج :همدردی با مرد ها آموزش بچه داری و شستن ظرف …
قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و ….
بعد از ازدواج :مستقل شدن دادن كل حقوق به خانوم
قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا
حالا شما بگین كی حاضرین از این همه مزایا بگذرین ؟؟؟؟؟
عمه
معناي لغوي: خواهر پدر
معناي استعاره اي: هر زني كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد،هر زني كه مادر چشم ديدنش را نداشته باشد.
نقش سمبليك: به عهده گرفتن مسئوليت در موارد ذيل: ۱- جواب همه ي فحش هايي كه مي دهيد. مثال: عمته… ۲- جواب همه ي محبت هايي كه مي كنيد. مثال: به درد عمه ات مي خوره… ۳- توجيه كليه ي بيقوارگي ها،رفتارهاي نامتناسب شما (تنها براي دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتي. ۴- خيلي چيزهاي بدِ ديگه. از ذكر مثال معذوريم…
غذاي مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
زير شاخه ها: شوهر عمه: يك مرد پولدار كه سيبيل قيطاني دارد و چندش آور است. پسرعمه/دخترعمه: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي حالتان را به هم مي زنند!!
مشاغل كاذب Match-Making.
چهره هاي معروف: عمه ليلا.
داشتن يك عمه كه در توصيفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسي هاي زندگي است.
دایی
معناي لغوي: برادر مادر
معناي استعاره اي: هر مردي كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد،هر مردي كه پتانسيل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از معدود مرداني كه هر چند به سياست علاقه مند است اما حس گرمي به شما مي دهد، هميشه حرفهايتان را مي فهمد و مي شود پيشش گريه كرد.
غذاي مورد علاقه: فسنجون.
زير شاخه ها: زن دايي: يك زن چاق و شاد كه خيلي كدبانو است و جلوي مادر قپي مي آيد. پسردايي،دختردايي: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي مثل يك همرزم ساپورتتان مي كنند.
چهره هاي معروف: علي دايي، دايي جان ناپلئون.
سعي كنيد حتمن حداقل يك دايي داشته باشيد.
عمو
معنای لغوی: برادر پدر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از مردانی كه شما همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید كارتون ببینید تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یكی از مردانی كه مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساكت شده، به فكر فرو می رود.
غذای مورد علاقه: قرمه سبزی، آبگوشت.
ضرب المثل: عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند.
زیر شاخه ها: زن عمو: یك زن خوشگل كه زیاد به شما توجه نمی كند و خودش را برای مادر می گیرد.
دخترعمو/پسرعمو: همبازی دوران كودكی كه اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نكنید خطر را از سر گذرانده اید.
مشاغل كاذب: بازی در قصه های ایرانی-اسلامی..
چهره های معروف: عمو زنجیرباف، عمو یادگار، عمو پورنگ.
داشتن یك عمو ی پولدار خیلی خوب است
زاغکی قالب پنیری دید"
از همان پاستوریزه های سفید!
پس به دندان گرفت و پرواز کرد
روی شاخ چنار مأوا کرد
اتفاقا ازان محل روباه
می گذشت و شد از پنیر آگاه
گفت :اینجا شده فشن تی وی!
چه ویوئی !چه پرسپکتیوی!
محشری در تناسب اندام
کشتهء تیپ توست خاص و عوام!
دارم ام پی تریّ ِ آوازت
شاهکار شبیه اعجازت
ولی اینها کفاف ما ندهد
لطف اجرای زنده را ندهد
ای به آواز شهره در دنیا
یک دهن میهمان بکن ما را!
زاغ ،بی وقفه قورت داد پنیر!
آن همه حیله کرد بی تاثیر
گفت کوتاه کن سخن لطفن!
پاس کردم کلاس دوم من
تعداد صفحات : 37