loading...
نقطه سر خط ...
123 بازدید : 133 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

 من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید

  خدا گفت : نه   آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

  من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد

خدا گفت : نه

  روح تو کامل است . بدن تو موقتی است   

  من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد

  خدا گفت : نه

  شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است

  من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد

  خدا گفت : نه  

  من به تو برکت می دهم
خوشبختی به خودت بستگی دارد

  من از خدا خواستم تا از درد ها
آزادم سازد

  خدا گفت : نه

  درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد

  من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد

  خدا گفت : نه

  تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی  

من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید

  خدا گفت : نه

  من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری

  من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران را همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم

    خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی

باشد که خداوند تو را برکت دهد...

برای دنیا ممکن است تو فقط یک نفر باشی ولی برای یک نفر، تو ممکن است به اندازۀ دنیا ارزش داشته باشی

داوری نکن تا داوری نشوی . آنچه را رخ می دهد درک کن و بدان که برکت خواهی یافت

123 بازدید : 142 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

 

چهار تا دوست که ۳۰ سالبود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در موردزندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میرهدستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون...

اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریعپیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقیرو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برایتولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد...

دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغولبه کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکترو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمایخصوصی بهش هدیه داد.

سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده... اون توی بهترین دانشگاههای جهاندرس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شرکت ساختمانی بزرگ برای خودش تأسیسکرده و میلیونر شده... پسرم اونقدر وضعش خوبه که برای تولد بهترین دوستش یه ویلای۳۰۰۰ متری بهش هدیه داد.

هر سه تا دوست داشتند بههمدیگه تبریک می گفتند که دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریکات به خاطرچیه؟ سه تای دیگه گفتند: ما در مورد پسرهامون که باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبتکردیم. راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف کنی؟

چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه کلوپ مخصوص کارمیکنه. سه تای دیگه گفتند: اوه! مایهء خجالته! چه افتضاحی! دوست چهارم گفت: نه. منازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگی بدی هم نداره.اتفاقاً همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یهمرسدس بنز و یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای ۳۰۰۰ متری هدیه گرفت!!!

123 بازدید : 760 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

سفره عقد:
 سفره عقد معمولا شامل پارچه‌ای است که طبق ذوق و سلیقه طراح آن پهن می شود و تمامی اجزا بر روی آن قرار می گیرند.

 آینه و شمعدان:
آینهو شمعدان که از ارکان خرید عقد نیز هست و در خطبه عقد نیز عنوان می‌شود کههمه میدانند قرآن مجید کتاب آسمانی مسلمانان و نمادی برای تحکیم ازدواجاست از مهمترین ارکان سفره عقد است. همچنین آینه در بالای سفره، روبه رویعروس و داماد قرار داده می شود تا آنها یکدیگر را در آینه ببینند تا دلهایشان نسبت به هم مانند آینه صاف و زلال باشد. و یک جفت شمعدان که در دوطرف آینه قرار می گیرند که شمع های روشن شمعدان ها نمایانگر روشنایی وگرمی پیوند عقد بین عروس و داماد است.

 شاخه نبات:
شاخهنبات نیز که در خطبه عقد همیشه شنیده می‌شود و به عنوان شیرینی دورانزندگی است و طراحی‌های بسیار متنوعی بر روی شاخه نبات می‌شود که یکی ازعناصر زیبای هر سفره عقدی است.
 

 نان و پنیر و سبزی:
برایبرکت زندگی در سفره استفاده می شود و اغلب اوقات در کنار نان، پنیر میگذارند و آن را نشانه وسعت روزی می دانند و سبزی هم نشانه سرسبزی و سلامتیاست. یکی از مهمترین تخصص‌ةای یک طراح سفره عقد سبزی آرایی است یک طراح باسلیقه و هنر خویش این عناصر را در کنار هم قرار می‌دهد.
 

عسل:
مراسمعسل در دهان گداشتن عروس و داماد برای شیرین‌کامی و زندگی شیرین زوجیناست. همانطور که این مراسم از قسمتهای مهم است چیدمان و دکوراسیون ظرف عسلباید با ذوق و سلیقه خوبی درست شود.

 تخم مرغ:
نمادی از تداوم نسل است و تعداد آن بستگی به طراحی سفره دارد. چیدمان و تزئین تخم‌مرغ نیز بسیار متنوع است.

 سکه:
سکهنمادی برای افزایش رزق و روزی عروس و داماد است که معمولا از سکه هایی بارنگ مجازی طلایی در سفره استفاده می‌شود. سکه به خاطر رنگ طلایی که دارددر سفره می‌درخشد و باید خیلی خوب و متناسب تزئین شود.

 گردو، بادام و فندق:
وجودگردو، بادام و فندق را نی نشانی از گسترده بودن سفره عقد به علت خوراکیهای مقوی الهی می دانند. برخی هم عقیده دارند درخت گردو عمر طولانی دارد وگردو نمادی برای طول عمر عروس و داماد است.
میوه: میوه های رنگینیمانند انار و سیب سرخ یا میوه های دیگر به منزله برخورداری عروس و داماداز همه نعمت های طبیعی خداوند است. که امروزه در سفره عقد از میوه‌هاییمثل آناناس به خاطر زیبایی که دارد نیز استفاده می‌شود.
 

گل:
گلنماد طراوت ، شادابی و زیبایی است . یکی دیگر از مهارت‌های طراحان سفرهعقد گل‌آرایی است. در این بخش هر طراح به سلیقه و ذوق خود هنرمایی می‌کند.

 حلقه:
همانطورکه حلقه از اجزای مهم ازدواج است در سفره عقد نیز از اجزای مهم حساب میآید. مراسم حلقه دست کردن عروس و داماد در کنار سفره عقد نیز از مراسم‌هایمهم است و چیدمان و تزئین جعبه حلقه‌ها بسیار مهم است.

 اسپند:
دود کردن اسپند برای دور شدن چشم حسود در آیین ما جایی ویژه دارد و در کنار سفره عقد بر بالای سر عرو و داماد نیز صورت می‌گیرد.

 کله قند:
درمراسم عقد خانم‌های خوشبخت بر روی پارچه سفیدی بر سر عروس و داماد کله قندمی‌سایند که نمایانگر باریدن شادی و شیرینی بر سر آنها است. 

 درمراسم عقدکنان معمولا به رسم یادگاری از پیوند ازدواج عروس و دامادهدیه‌ای به مهمانان داده می‌شود. این هدیه‌ها نیز با توجه به تناسبات وطراحی سفره عقد در ظرفی قرار داده می‌شود و پس از مراسم عروسی توسط عروسبه مهمانان داده می‌شود.
اما میهمانان نیز از این جشن دست خالی بر نمی گردند زیرا عروس و داماد به رسم یادگاری تحفه ای به آنها هدیه می دهند.

درحال حاضر تزئینات و عناصر دیگری نیز علاوه بر اینها ممکن است در سفره عقدقرار گیرند مثل ماهی ‌های قرمز که در سفره هفت سین نیز هست و میوه‌هایمتنوع و شمع‌های گوناگون و ... که با توجه به طراحی سفره عقد در سبک‌هایسنتی، مدرن و کلاسیک چیده می‌شوند.

123 بازدید : 134 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)
بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند . چترفیلد
دوستان توهمه کسانی که با تو می خندند دوستان تو نیستند. مثل آلمانی

بهترین چیز جهان
چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست . آکویناس

پایداری در دوستی
در دوستی درنگ کن ، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش . سقراط

فاصله با دوستان
برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه ای میان خود و آنها داشته باشیم . ارد بزرگ

دوستی و خانوادهدوستان عبارت از خانواده ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است . آلفونس کار

دوست نیکو
نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و تو را پند دهد و رازت را آشکار نکند . پور سینا

برای اهل اندیشه
هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست . ارد بزرگ

جزر و مد در دوستی
اگرسزاوار آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود ، بگذار تا با مد آن نیزآشنا گردد ، زیرا چه امیدی است به دوستی که می خواهی در کنارش باشی ، تنهابرای ساعات و یا قلمرو مشخصی ؟ . جبران خلیل جبران

گاه سختی
دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد . بزرگمهر

تو بی نظیری
در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس : « از طرف کسیکه فکر میکند تو بی نظیری » . براون

بدگویی از دوستانخموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است . ارد بزرگ

روزهای بارانی
دوست بجای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد . پل نرولا

آن دوست
بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش بخشد . جبران خلیل جبران

شکارگاه دشمنان دوستان برای نخجیر دشمنان ، چون تیر و پیکان اند . بزرگمهر

قلب دو دوست
رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران

حد دوست و دشمن
هربدی میتوانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری بادوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد . سعدی

ارزش دوست
بهترین وسیله برای کاهش دشمنان ازدیاد دوستان است . انوره دوبالزاک

در روز سختی
به ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می بری که در بند دشمن و بدسگالان باشی . ارد بزرگ

راز دوستی و  ثروت
بهترین و حقیقی ترین دوستانم از تهی دستانند . توانگران از دوستی چیزی نمی دانند . موزارت

شراکت با دوست
اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو . ارد بزرگ

زمان سختی
دوست زمان احتیاج ، دوست حقیقی است . ضرب المثل انگلیسی

دلداری
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . گابریل گارسیا مارکز

دوست انسان
نفرتبه همان اندازه دوست داشتن ، خوب است . یک دشمن می توان به خوبی یک دوستباشد . برای خود زندگی کن، زندگیت را بزیی، سپس به راستی دوست انسان خواهیشد . جبران خلیل جبران

دوستی دشمن
دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند . پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند . سعدی

درک دوست
اگر دوستت را در تمامی شرایط درک نکنی. او را هرگز درک نخواهی کرد. جبران خلیل جبران

تفسیر دوستان
بیشتر بدبختی های ما قابل تحمل تر از تفسیرهایی است که دوستانمان درباره آنها می کنند . کولتون

ترس از دوست
از دشمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار. چارلی چاپلین

دوست نیکو
نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و رازت آشکار نکند. بوعلی سینا

نیکی به دوستان
اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید . کورش

دوستان زیاد
بهترین وسیله دفع دشمنان ، ازدیاد دوستان است . بیسمارک

تنها دوست
من در جهان یک دوست داشته ام و آن خودم بوده ام ! . ناپلئون

دوستان محافظه کار دوستی که نومیدنامه می خواند ، همیشه سوار تو و پیشدار دورخیزهای بلندت خواهد شد . ارد بزرگ

123 بازدید : 128 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

اگر روزی دلت به جوار دلم آيد

به قلب هردومان سوگند

نگذارم كه عشقمان به سر آيد

اگر كه خواهی عمرم به سر آيد

برو در حسرت يك نگاه بگذار چشمان غم آلودم

ديدگانم به اشك حسرت يار گريانند

نميدانم جواب دل دهم يا چشمان به خون بارم

ای كه رشتی نخ دلت را به دلم

من در حسرت دوخت دلمان همچنان بيقرارم

گرتو خواهی ، شود اين قصه ی غصه و غم روزی تمام

آخرمن هنوز به جواب بلی تو منتظرم و اميدوارم

نشوم نوميد به وصلت اي مهرخ زيبا

هرگز به سر ندهم آواز فراموشی را

مگر آن روز كه خاك فراگيرد اين تن را

كاش روزی اسم مرا در كنار اسم تو بنگارند

ای كه اسمت مرحم است اين جان بی جان را

123 بازدید : 131 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

مردی با اسلحه وارد یکبانک شد و تقاضای پول کرد.

وقتی پولهارا دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدیدکه من از این بانک دزدی کنم؟
مرد پاسخ داد : بله قربان من دیدم.


سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقه مرد گرفت و او را در جا کشت.

او مجددا رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آنها پرسید: آیا شمادیدید که من از این بانک دزدی کنم؟

مرد پاسخ داد : نه قربان ، من ندیدم ؛ اما همسرم دید!

123 بازدید : 139 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)
در بیمارستانی دو مرد در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشتهر روز بعدازظهر یک ساعت روی تختش که کنار تنها پنجره اتاق قرار گرفته بودبنشیند و به بیرون چشم بدوزد اما مرد دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد وهمیشه پشت به پنجره روی تخت خود بخوابد.آنان هر روز ساعتها با یکدیگر صحبتمی کردند از همسر خانواده خانه سربازی تعطیلاتشان. هر روز بعدازظهر بیماریکه تختش کنار پنجره بود تمام چیزهایی را که بیرون از پنجره می دید برای هماتاق خود توصیف می کرد و بیمار دیگر در مدت آن یک ساعت با شنیدن اوصاف حالو هوای دنیای بیرون روحی تازه می گرفت..

مرد کنارپنجره از پارکی که پنجره رو به آن باز میشد میگفت.پارک دریاچه زیبایی داشت مرغابی ها و قوها در دریاچه شنا میکردند و کودکانبا قایق های تفریحی در آب سرگرم بودند.درختان کهن منظره زیبایی به آن جابخشیده بودند و تصویری زیبا از شهر در افق دور دست دیده میشد.

مرد دیگر که نمیتوانست آنها را ببیند چشمانش را می بست و مناظر را در ذهن مجسم میساخت و احساس زندگی میکرد.

روزها و هفته ها سپری شد. یک روز صبح پرستاری که برای حمامکردن آنها آب آورده بود. جسم بی جان مرد کنار پنجره را دید که در خواب وبا کمال آرامش از دنیا رفته بود پرستار بسیار ناراحت شد و از مستخدمانبیمارستان خواست که آن مرد را از اتاق خارج کنند.

مرد دیگر تقاضا کرد او را به تخت کنار پنجره منتقل کنند.پرستار خواسته او را انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد اتاق را ترککرد

آن مرد به آرامی و با درد بسیار خود را به سمت پنجره کشاند تااولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیاندازد او دیگر می توانستزیبایی های بیرون را با چشمان خودش ببیند اما هنگامی که از پنجره به بیروننگاه کرد در کمال تعجب فقط با یک دیوار بلند آجری مواجه شد.

با عصبانیت پرستار را صدا زد ماجرای خود و هم اتاق مرحومش را تعریف کرد و با تعجب پرسید:

به نظر شما چه چیزی او را وادار میکرد چنان مناظر دل انگیزی را برای من توصیف کند؟

پرستار پاسخ داد:

شاید برای این که به تو قوت قلب بدهد.چون او نابینا بود و حتی نمی توانست همین دیوار را هم ببیند

او هر چه می دید با چشم دل بود

تعداد صفحات : 27

درباره ما
نوسان!!!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 185
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 177
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 264
  • بازدید ماه : 691
  • بازدید سال : 2,075
  • بازدید کلی : 31,980
  • کدهای اختصاصی