loading...
نقطه سر خط ...
123 بازدید : 132 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)
زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به اودارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که درکنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخرانداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠
۶ نو جلوى پارکینگ خانه دامادبود و روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم دامادفوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠
۶ نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اشنوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخلاستخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیابرود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگخانه داماد سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
نوسان!!!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 185
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 128
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 215
  • بازدید ماه : 642
  • بازدید سال : 2,026
  • بازدید کلی : 31,931
  • کدهای اختصاصی