بعضی را عادت چنان است که هنگام ارتکاب هر جرم و فسادی فرافکنی کرده و جامعه، دولت، پدر و مادر و دانشگاه و... مقصر می شمارند و خودرا بی تقصیر می خوانند؛ در حالی که مهم ترین عامل ساخت سرنوشت انسان یعنیاراده را نادیده می گیرند؛ عاملی که تأثیر آن از محیط وراثت و مسائلژنتیکی بسیار قوی تر است. تأثیر این عامل چنان مهم است که بزرگی می گوید:«انسانی که معلول به دنیا آمده، اگر با قدرت اراده خود قهرمان دو و میدانینشود، به خود ظلم کرده است.»
راستی امثال ابراهیم، یوسف و پیامبران دیگر که همه عوامل فسادو تباهی در جامعه زمانشان فراهم بوده نمی توانستند بهانه های ما رابیاورند؟ مگر همه آنان که با محیط فاسد به مبارزه برخاسته و خودرا ازمنجلاب فساد بیرون کشیدند، چیزی از من و شما زیادتر داشتند؟
آری، تنها تفاوت آن ها با ما این بود که آن ها دزد را بی تقصیر نمی دانستند.