از گورخری پرسیدم:
"تو سفیدی راه راه سیاه داری ،
یا اینکه سیاهی راه راه سفید داری؟"
گورخر به جای جواب دادن پرسید:
تو خوبی فقط عادت های بد داری ،
یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟
ساکتی بعضی وقت ها شلوغ می کنی ،
یا شیطونی بعضی وقت ها ساکت می شی؟
ذاتن خوشحالی بعضی روزها ناراحتی ،
یا ذاتن افسرده ای بعضی روزها خوشحالی؟
لباس هات تمیزن فقط پیرهنت کثیفه ،
یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟
و گورخر پرسید و پرسید و پرسید...
و پرسید و پرسید ، و بعد رفت.
دیگه هیچوقت از گورخرها درباره ی راه راهاشون چیزی نمی پرسم .
ولی میتونم دورنگی رو ازش یاد بگیرم
همیشه سادگی خوب نیست
خودم و خودش و خونواده ، همین و بس، واسه بقیه راه راه میشم..