دکتر خشمگین شد و به بیمار گفت: از مطب بیرون رو که نه دردت به آدمیزاد ماند و نه غذا خوردنت.»
این نمونه ای است از دردهای خیالی و دروغین که بعضی به آندچارند. تازه دردهایی از این برتر نیز بیمارانی را در فشار قرار داده است؛دردهایی مانند درد قیافه درد لباس و... .
در علم پزشکی تشخیص درد بیش از درمان اهمیت دارد؛ اما اینتشخیص را فقط در مورد پزشک مطرح می کنند، در حالی که قبل از آن مرحلهتشخیص درد به وسیله خود بیمار باید مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا تا بیماردردی احساس نکند، به طبیب مراجعه نخواهد کرد. پس باید گفت درد یکی از بزرگترین نعمت های خداوند است. به همین جهت بیماری هایی که مانند ایدز و سرطانکه این نعمت در مراحل اولیه آن وجود ندارد، بزرگ ترین فاجعه ها را برایانسان فراهم می آورند.
البته درد فقط جسمی نیست. دردهای روحی نیز وجود دارد که بهمراتب از دردهای جسمی خطرناک تر است؛ زیرا دردهای جسمی تنها جسم را از کارمی اندازد؛ اما دردهای روحی بااصل و کیان و انسانیت انسان سروکار دارد.
بشر، به جهت اشتغال به جسم، کم تر به فکر دردهای روحی است، معمولاً آن ها رانمی شناسد و اصولاً
آن ها را درد به شمار نمی آورد. جالب آن است که در این میان به خیالِ خود در پی سعادت است. چه خوب گفته شاعر شیرن سخن شیراز:
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که راه دوا بکند