از بهر روز عید سلطان محمود خلعت هر کس تعیین می کرد.چون به تلخک رسید
فرمود که پالانی بیاورید و به او بدهید چنان کردند.
چون مردم خلعت پوشیدند تلخک آن پالان را در دوش گرفت و به مجلس سلطان آمد
گفت:«ای بزرگان عنایت سلطان در حق بنده از اینجا معلوم کنید که شما را خلعت
ازخزانه فرمود و جامه خاص از تن در آورد و بر من پوشانید!!!»